دیگر بهار بیرق و پرچم تمام شد...
چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۲، ۰۷:۰۵ ب.ظ
ای وای من که ماه محرم تمام شد
ماه عزا و نوحه و ماتم تمام شد
خاموش محتشم که دلم غصه دار گشت
"باز این چه شورش است..." در عالم تمام شد
بر روی پشت بام حسینیه چاووشی
گفتا به آه و ناله دمادم : "تمام شد"
امسال هم برای غمش کم گذاشتم
افسوس میخورم سه دهه غم تمام شد
اصلا خوشابحال کسی که به او رسید
وقتی زمان توبه ی آدم تمام شد
من بیشتر برای همین غصه میخورم
-هیهات- رزق و روزی اشکم تمام شد
گفتم بیایم و نمکت روزی ام شود
دیر آمدم؟مگرکه غذاهم تمام شد ؟
از آخرین غروب محرم دلم گرفت
رقص جنون بیرق و پرچم تمام شد لکنت زبان گرفته ام از رقص پرچمت
آخر محرم و صفر دوباره دلم رو تا مشهدالرضا آوردم
۹۲/۱۰/۱۱
یک دسته کبوتر از دلم رد میشد
وقتی که دلش هوای باریدن داشت،
هرجا که نشسته بود، مشهد میشد...